✍عبدالکاظم دریساوی
صنعتنفت آبادان در یک بازی نفسگیر همراه با اقبالی بلند دست به کار بزرگی زد و با شکست میزبان سند بقای خودرا در لیگ برتر فوتبال ایران امضا کرد.
نفتیها که در نیمه اول به دلیل هیجان و دلهره سقوط تحت تاثیر بازی حریف خود بودند در نیمه دوم چهره نسبتا بهتری را از خود به نمایش گذارده و با گل دیر هنگام مهدی ممیزاده به پیروزی شیرینی دست یافتند.
فشار روانی دیدارهای قبل و استرس و تلاش بازیکنان برای بقا بر فشار روانی واپسین دیدار افزوده بود. بودن یا نبودن؟ سقوط یا ماندگاری در لیگ برتر فوتبال به عنوان یک ابر سوژه ذهن و روان بازیکنان و کادر فنی و هواداران پرشور این تیم را ماهها و بویژه در دوهفته پایانی به خود مشغول کرده بود اما این بار “روز” نفتیها بود که در برابر گلگهر سیرجان با چاشنی شانس و البته تلاش بازیکنان و کادرفنی و حمایت جانانه هواداران به صبر و انتطار و اما و اگرها پایان داده و شادی را فریاد بزنند. شادی از ورزشگاه سیرجان تا آبادان همه آبادانیها را به وجد آورد. شادی برای بقا. واکنشهای روانی و احساسی کادر فنی و بازیکنان پس از سوت پایان آخرین دیدار خود نشان دهنده سطح و کیفیت میزان فشار روانی بر مجموعه نفتیها بود. فشار روانی حداکثری!
آنچه که در این فصل پرتنش بر صنعت نفت آبادان و علاقهمندان به فوتبال این شهر خاطره انگیز گذشت میتوان در جمله “مردیم تا ماندیم”! خلاصه کرد.
مشکلات مدیریتی و مالی و تغییر پیاپی مربیان( تغییرچهار سرمربی دریک فصل!) که خود ناشی از عدم شناخت تصمیم گیرندگان این تیم در گزینش سرمربی و مسائل مدیریتی بوده شرایط بسیار دشوار و پرتنشی به این تیم محبوب و صاحب نام تحمیل کرد.
این حق فوتبال آبادان با آن پیشینه درخشان و مردمش نبوده و نیست که تیم مورد علاقهشان در طول یک فصل دایما در استرس وتحت فشارها و التهابات روانی و مالی باشد.
آبادانیها در این فصل فوتبالی در اکثر موارد به جای نشاط و شادی و هیجانات طبیعی و امید، استرس و التهاب و هیجان و عصبیت و فشار روانی آسیب زایی را تحمل کردند.
آیا این آن هدف و نقشی است که برای فوتبال و تاثیرات آن در جامعه تعریف شده است؟! اصلا و ابدا! سبک مدیریت در مجموعه نفت آبادان فوتبال این ورزش نشاط آور و شادی بخش و سرشار از فراز و فرود و هیجان و امید را به ضد خودش تبدیل کرد یعنی فوتبال علیه روحیه و احساسات و نیازهای روانی و اجتماعی مردم!!
صنعت نفت ماند اما به چه بهایی؟! سوال مهمیاست اینطور نیست؟
فوتبال و صنعت نفت که تنها دلمشغولی مردم دردآشنا و فهیم وفوتبالدوست آبادان است باید از هم اکنون به وضعیت ناپایدار مالی و آزمون و خطاهای مدیریتی خود پایان داده و با استفاده از شایستگان و بودجه مکفی صنعت نفتی در خور و شان و خواسته مردم آبادان و آبادانیهای داخل و خارج از کشور پیریزی کند.
وزارت نفت باید ابتدا کلیه مطالبات بازیکنان و کادر فنی را در اسرع وقت پرداخت کرده و سپس با بررسی آسیب شناسانه عملکرد مدیریت و عوامل حاشیه ای به تقویت مدیریت و اختصاص بودجه مورد نیاز برای فصل آینده بپردازد. شادی برای بقا اگرچه نشاط آور و دلگرم کننده است اما پیامهایی دارد که باید آن را از زبان مردم و انبوه هواداران و پیشکسوتان و ورزشینویسان و مفسران دید و شنید و بدان عمل کرد در غیر این صورت فوتبال به عاملی علیه روحیه و احساسات مردم و بستری برای موج سواران و فرصت طلبان سیاسی و مدیریتی تبدیل خواهد شد.
پیشکسوتان
افزودن دیدگاه